قلم خیر

چون میگذرد غمی هست! اصلا غم اینست که: میگذرد...

قلم خیر

چون میگذرد غمی هست! اصلا غم اینست که: میگذرد...

کمک

قبل از نگارش قسمت دوم یکی به من ویرگول گذاشتنو یاد بده! دیگه حالم از علامت تعجب به هم میخوره! همه جا رو باتعجب میبینم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خوشبخت ترین نسل آریایی ها!

حدس بزنید منظورم کیان؟

ایرانیان هم عصر کوروش کبیر؟ نه!

ایرانیان زمان داریوش صغیر(خواننده ی محبوب)؟ شرمنده!

چون دارید فشار میاریدوعادت ندارید... آفرین!درست حدس زدید! متولدین دهه ی شصت (ونه شست!)هجری شمسی. ببین اگه تو این گروهی که هرچی میخوام بگم برات خاطره ست اگر خارج گروهی فرصت خوشبختی رو ازدست دادی! چرا؟! گوش کن...

وقتی به دنیا آمدیم فرصت شهادت داشتیم فراوان!بعضی رفقامون درنوزادی پستان مادر با اسانس خمپاره ی صدام ملعون مکیدند ویا علی!(اولین کاروان خوشبختی) ما ماندیمو اثاث زیر آوار ومهاجرت به حومه پایتخت واسترس.(مهاجرت هم اجر بسیار داردو از مصادیق خوشبختیست) تا اینجا رو شاید اقلیتی از شصتیها درک کرده باشن ولی

"بازیهای معمول وآموزنده ی کودکی عبارت بودن از :مسابقات پرتاب تف/تمسخر هرکس با لهجه یا فیزیک غیرمعمول(شمالیها در محله ی ما آماج اینگونه حملات وحشیانه قرار میگرفتن)/اسمگذاری روی دوستان ومث ...ر خندیدن/با چوب بدنبال لاستیک دویدن/چسبوندن قیر روی زنگ همسایه وقت قطع شدن برق/و به ندرت بازیهای آموزنده مث فوتبال با توپ پلاستیکی دولایه/لی لی/عموزنجیربافی که تو محله ی ما نخودوکیشمیشو غالبا باصدای سگ وخر و ذبیح(که بهش پاریکال میگفتن)میاورد.

توصیه های والدین به شصتیهای کودک:با هیچکی نگرد!هرکی زد محکمتر بزن هرکی گفت 2تا بگو کمربندتو سفت ببند و... استرس!

رفتیم مهد کودک(البته اینجا از همه ی 60یها که اکثرا مهد نرفتن عذرمیخوام مامجبوربودیم چون والدین شاغل بودن!) مربی مون فرشته جون بود. قدی کوتاه بسیار چاق وبااغماض سبزه!و ابروانی آکبند به پرپشتی سیبیلای وقت بابام.(بابام کرده kord) خلاصه فرشته جون نگو ابلیس جون بود با دلی پاک وخلقی افتضاح! عصبانی که میشد چنان ویبره میزد که سگ کی باشه جمیله(رقاص معروف دهه60) آدم مربیهای مهد امروزی رو میبینه احساس حسرت ناشی ازامید به بهشت موعود پروردگار وملاقات حوریان مگر درآنجا آنهم پس از میلیونها سال عذاب بهش دست میده! بگذریم... ما بودیمو مهدتنبیه کودک واسترس!

خیلی دیرم شده تا اینجاشو داشته باشید برمیگردم